آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:

مداخله جو به انگلیسی

معنی

interventionist

interventionist

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

سوال‌های رایج مداخله جو

مداخله جو به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «مداخله‌جو» در زبان انگلیسی به interventionist ترجمه می‌شود.

اصطلاح مداخله‌جو به فرد یا نهادی اشاره دارد که به صورت فعال و گاه بی‌موقع یا فراتر از حد معمول، وارد امور دیگران یا موضوعات مختلف می‌شود. این واژه معمولاً بار معنایی دارد که نشان‌دهنده دخالت و تأثیرگذاری مستقیم و گاهی ناخواسته در موقعیت‌ها، تصمیمات یا فرآیندهای بیرونی است. مداخله‌جو بودن می‌تواند در زمینه‌های مختلفی مانند روابط اجتماعی، محیط کار، مسائل اقتصادی یا حتی به صورت استعاری در حوزه‌های فرهنگی و روان‌شناختی به کار رود و معمولاً نشان‌دهنده تمایل به کنترل یا تغییر شرایط بدون دعوت رسمی یا رضایت طرف مقابل است.

ویژگی‌های مداخله‌جو معمولاً شامل تمایل به ورود به مسائل دیگران، اظهار نظر بدون درخواست، و اعمال نفوذ بر روندها و تصمیم‌گیری‌ها است. افراد مداخله‌جو ممکن است به دلیل احساس مسئولیت، نگرانی یا حتی نیاز به قدرت، وارد عرصه‌هایی شوند که ممکن است از نظر دیگران نامناسب یا مزاحم باشد. این رفتار گاه با واکنش منفی مواجه می‌شود، زیرا می‌تواند احساس محدودیت آزادی یا تحمیل نظر را در دیگران ایجاد کند. مداخله‌جویی باید با دقت و در مواقع ضروری و با احترام به مرزهای دیگران انجام شود تا تأثیرات مثبت آن حفظ شود.

از منظر روان‌شناسی، مداخله‌جویی می‌تواند نشانه‌ای از نیاز به کنترل، اضطراب یا کمبود اعتماد به نفس باشد. افراد مداخله‌جو ممکن است احساس کنند که بدون دخالت آن‌ها امور به درستی پیش نمی‌رود یا ممکن است با این رفتار به دنبال تأیید و پذیرش اجتماعی باشند. در چنین شرایطی، فهم علت‌های رفتاری مداخله‌جو می‌تواند به بهبود روابط بین فردی و کاهش تنش‌ها کمک کند. همچنین آموزش مهارت‌های ارتباطی و احترام به حریم شخصی دیگران می‌تواند در کاهش رفتار مداخله‌جویانه مؤثر باشد.

در حوزه‌های اجتماعی و سیاسی، مداخله‌جویی به معنای دخالت یک کشور یا گروه در امور داخلی یا خارجی دیگران است. در سطح فردی و سازمانی نیز این مفهوم مصداق دارد؛ مثلاً مداخله‌جویان ممکن است در سازمان‌ها تلاش کنند بدون هماهنگی وارد پروژه‌ها یا تصمیمات شوند که این می‌تواند باعث آشفتگی و کاهش کارایی شود. مدیریت مداخله‌جویی در چنین فضاهایی اهمیت دارد تا افراد بتوانند نقش و مسئولیت خود را به‌درستی ایفا کنند و از تضادهای غیرضروری پرهیز شود.

مداخله‌جویی در صورتی که با آگاهی، احترام و هدفمندی همراه باشد، می‌تواند به بهبود روندها و حمایت از دیگران کمک کند. اما در صورتی که بیش از حد یا بدون در نظر گرفتن شرایط باشد، احتمال ایجاد مشکلات ارتباطی و تضعیف اعتماد وجود دارد. شناخت حد و مرزهای مناسب برای دخالت در امور دیگران، کلید حفظ تعادل در روابط انسانی و سازمانی است و به افراد کمک می‌کند تا نقش مداخله‌گرانه خود را به شکلی سازنده و مثبت ایفا نمایند.

ارجاع به لغت مداخله جو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مداخله جو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مداخله جو

لغات نزدیک مداخله جو

پیشنهاد بهبود معانی